مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

عشق مامان و بابا

پنجمین سال با تو بودن داره شروع میشه...

کم کم چهار سال تموم میشه و پنجمین سال با تو بودن داره شروع میشه... و دنیای من هر روز پر هست از حرف های شنیدنی *مامان دوست دارم اندازه ی این دنیا و یه دنیای دیگه... *مامان بهم هندونه مدل شتری بده...دو دقیقه ی دیگه میای میگی مامان اینو نمیخوام مدل آدمی بده *مبینا:مامان این لباس ها چی هست که اینجا چیدی؟؟ من:گذاشتم از بینشون یکی و انتخاب کنی بپوشی، برای اینکه میخوایم عصر بریم بیرون مبینا: وای بخ بخ شدم همشون شلوارکه (توضیح اینکه فعلا شما شدید گیر سه پیچ دادی به پوشیدن بلوز و شلوار و تمایلی برای پوشیدن دامن و شلوارک نداری) *مبینا:وای مامان من امروز اصلا تو رو ناراحت نکردم و اصلا گریه نکردم من:آفرین دختر زیبا و فهمیده...
6 خرداد 1394
1